رای وحدت رویه جدید
ممکن
است در دادخواست مرحله بدوی، خواهان اشخاصی را به عنوان خواندگان دعوی در
دادخواست ذکر کند و حکم علیه احد از خواندگان صادر شود و شخص محکوم شده
تجدیدنظرخواهی کند ولی شخص محکوم مرحله بدوی، احد از خواندگان و یا سایر
خواندگان را به عنوان تجدیدنظرخوانده در دادخواست تجدیدنظر ذکر نکند
شخص
اخیر که طرف دعوی محکوم مرحله بدوی قرار نگرفته است،هرچند خوانده مرحله
بدوی هست ولی در مرحله تجدیدنظر دیگر سمتی ندارد و شخص ثالث محسوب می شود
اگر حکم تجدیدنظر صادر شود و این خوانده بدوی دادخواست اعتراض ثالث بدهد
تکلیف چیست؟
با نظر اکثریت قضات هیأت عمومی دیوان عالی کشور،
دعوی اعتراض ثالث نسبت به رأی دادگاه تجدیدنظر از سوی یکی از خواندگان دعوی
بدوی که طرف دعوی تجدیدنظر نبوده است، قابلیت استماع دارد
نظر به اینکه اولاً، طبق ماده ۱۶۸ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ با اصلاحات و الحاقات بعدی، بدون دلیل کافی برای توجه اتهام نمیتوان کسی را به عنوان متهم احضار کرد. ثانیاً، وفق مواد ۳۹ و ۴۰ قانون نظارت بر رفتار قضات مصوب ۱۳۹۰، تعقیب قاضی، در جرایم عمدی منوط به تعلیق وی از سمت قضایی به وسیله دادگاه عالی انتظامی قضات و در جرایم غیر عمدی منوط به تجویز دادستان انتظامی قضات است. ثالثاً، جهات رد جنبه استثنایی دارد و در موارد تردید، مطابق اصل، دادرس مکلف به رسیدگی است. بنابراین، صرف شکایت کیفری از قاضی رسیدگیکننده به معنای «مطرح بودن دعوای کیفری» بین او و شاکی نیست تا به استناد بند «ث» ماده ۴۲۱ قانون صدرالذکر، موجب رد دادرس شود. بنا به مراتب، رأی شعبه پانزدهم دادگاه تجدیدنظر استان کرمان تا حدی که با این نظر انطباق دارد، به اکثریت آراء صحیح و قانونی تشخیص داده میشود. این رأی طبق ماده ۴۷۱ همان قانون، در موارد مشابه برای شعب دیوان عالی کشور، دادگاهها و سایر مراجع، اعم از قضایی و غیر آن لازم الاتباع است.
هیأت عمومی دیوان عالی کشور