موسسه حقوقی عدالتخانه مجید
از حقوق خویش آگاه باشیم-وکیل همراه-حقوق به زبان تصویر
موسسه حقوقی عدالتخانه مجید
از حقوق خویش آگاه باشیم-وکیل همراه-حقوق به زبان تصویردرباره من
موسسه حقوقی عدالتخانه مجید از سال 89 تأسیس و فعالیت می کند و مدیریت آن توسط آقای مجید کریمی صورت میگیرد
ادامه...
۳۰ روز طلایی محکومین مالی
امروز میخوام در خصوص محکومیت مالی با شما عزیران صحبت کنم.به نظر بنده اجرای احکام باید آنقدر مقتدر باشد و ضمانت اجراها آنقدر سنگین و فوری باشد که محکوم مالی دلخوش به دعوی اعسار و قسط بندی نباشد
ولی اگر محکوم مالی هستید و من باب چک،ثمن معامله،مهریه و یا هرچیز دیگری محکوم شده اید از زمان ابلاغ اجرائیه به شما ۱۰ روز فرصت اجرای حکم دارید و اگر ظرف ۳۰ روز از تاریخ ابلاغ اجرائیه دادخواست اعسار مطرح نکنید با درخواست طلبکار جلب و زندانی میشوید همچنین دادگاه برای آزادی شما قرار کفالت یا وثیقه از شما اخذ میکند پس ۳۰ روز طلایی را برای طرح دعوی اعسار جدی بگیرید
مجرم سیاسی لباس زندان به تن ندارد
در تعریف جرم سیاسی اختلاف نظر وجود داشت تا اینکه در سال ۱۳۹۵ قانون جرم سیاسی به تصویب مجلس رسید.
توهین یا افتراء به روسای سه قوه،اعضاء و نمایندگان مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری و شورای نگهبان به واسطه مسئولیت آنها و یا توهین به رییس یا نماینده سیاسی کشور خارجی و برخی جرائم انتخاباتی و مطبوعاتی و همچنین نشر اکاذیب در دایره شمول جرم سیاسی قرار میگرد
ولی مزایایی برای مجرمین سیاسی در نظر گرفته اند از آن جمله:
1⃣ مجزا بودن محل نگهداری درمدت بازداشت و حبس از مجرمان عادی
2⃣ ممنوعیت از پوشاندن لباس زندان در طول دوران بازداشت و حبس
3⃣ ممنوعیت اجرای مقررات تکرار جرم
4⃣ غیرقابل استرداد بودن مجرمان سیاسی
5⃣ ممنوعیت بازداشت و حبس به صورت انفرادی به جز در مواردی که مقام قضائی بیم تبانی بدهد یا آن را برای تکمیل تحقیقات ضروری بداند لکن در هر حال مدت آن نباید بیش از پانزده روز باشد
6⃣ حق ملاقات و مکاتبه با بستگان طبقه اول در طول مدت حبس
7⃣ حق دسترسی به کتب، نشریات، رادیو و تلویزیون در طول مدت حبس
یکی از شروط بیمه بیکاری( شرط داشتن یکسال سابقه بیمه در آخرین کارگاه) باطل شد
از جمله شرایط برقراری بیمه بیکاری "شرط داشتن یک سال سابقه مستمر در آخرین کارگاه" بود که این شرط مربوط به "شیوه نامه چگونگی تشکیل و تکمیل پرونده های بیمه بیکاری" مصوب اردیبهشت ۹۵ هست که وزارت تعاون آن را تصویب کرده ولی هیات عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۲ از آنجا که ماده ۶ قانون بیمه بیکاری فقط شرط ۶ ماه سابقه بیمه بیکاری را ملاک می داند شرط یکسال شیوه نامه را در تعارض با قانون دانسته و آن را باطل اعلام کرد
رای هیات عمومی
اولاً براساس بند (الف) ماده ۶ قانون بیمه بیکاری مصوب ۱۳۶۹/۶/۲۶، یکی از شرایط دریافت مقرری بیمه بیکاری این است که بیمه‌شده قبل از بیکار شدن حداقل شش ماه سابقه پرداخت بیمه را داشته باشد.
ثانیاً براساس آرای شماره ۲۳ مورخ ۱۳۹۴/۱/۱۷ و ۹۰۳ مورخ ۱۳۹۳/۵/۱۳ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری شرط داشتن یک سال سابقه مستمر در آخرین کارگاه به عنوان شرط لازم برای دریافت مقرری بیمه بیکاری مغایر با قانون تشخیص و ابطال شده است بنا به مراتب فوق فصل دوم شیوه نامه چگونگی تشکیل و تکمیل پرونده های بیمه بیکاری ابلاغی اردیبهشت ماه (۱۳۹۵ که براساس آن مقرر شده است: کارگر مورد نظر می بایستی در آخرین کارگاه حداقل یک سال اشتغال به کار داشته باشد»، با بند (الف) ماده ۶ قانون بیمه بیکاری و آرای مذکور هیأت عمومی دیوان عدالت اداری مغایرت دارد و مستند به بند ۱ ماده ۱۲ و مواد ۱۳ و ۸۸ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب سال ۱۳۹۲ از تاریخ تصویب ابطال می شود.
برای تغییر جنسیت دادگاه باید رفت؟
افرادی که به جهت اختلال روانشناسی یا پزشکی، جسم خود را مطابق با جنس خود نمیدانند؛ اقدام به تغییر جنسیت می کنند. این افراد با عمل جراحی به جنس مورد نظر خود تبدیل میشوند. برای مثال اگر زن است با تغییر جنسیت به مرد تبدیل می شود و اگر مرد است با تغییر جنسیت به زن تبدیل میشود.
ولی شاید سوالی بپرسید که اساساً این موضوعات چه ارتباطی به دادگاه دارد؟ باید گفت: شخصی که تا دیروز در شناسنامه هویت آن زن بوده و نام آن مونث؛ زمانی که این تغییر صورت بگیرد هم نام وی و هم جنسیت وی به مذکر تغییر پیدا می کند بنابراین نیازمند حکم دادگاه می باشد تا در اسناد سجلی منعکس شود
شخص متقاضی باید به دفتر خدمات قضایی مراجعه نموده و دادخواست تغییر جنسیت و تغییر نام در شناسنامه تقدیم نماید. شخص دادخواست را برای دادگاه خانواده محل اقامت خود و به طرفیت اداره ثبت احوال محل تنظیم شناسنامه تنظیم میکند. این دعوا، دعوای حقوقی بوده و در دادگاه خانواده رسیدگی میشود
مال موقوفه منتقل میشه!
اول به شما عزیزان بگم که منظور از عرصه همان زمین ملک هست و منظور از اعیان ساختمان بنا شده در آن هست.اصولاً هر شخصی که مالک عرصه هست مالک اعیان هم هست ولی مگر میشود فرضی را تصور کرد که عرصه خود مالکی دارد و اعیان هم مالک دیگر.
پاسخ مثبت هست و نمونه آن هم املاک وقفی هست همانطور که می دانید ملک وقفی قابل نقل و انتقال نیست و کسی نمی تواند اقدام به فروش ملک موقوفه نماید چرا که خودش شخصیت حقوقی مستقل داره
شخص میتواند با کسب اجازه از اوقاف سند رسمی اعیانی را دریافت نماید و همچنین مستاجر در زمین موقوفه با ساخت بنا به هزینه خود و با اجازه از متولی سازمان اوقاف مالک اعیانی محسوب گردد.
حالا اگر مالک اعیانی سند به نام خودش از اداره ثبت گرفت و اقدام به فروش اعیانی به دیگری نمود ولی از تنظیم سند خودداری کرد چه می توان کرد؟ راهکار طرح دادخواست الزام به تنظیم سند اعیانی میباشد و در نهایت دادگاه فروشنده را محکوم به تنظیم سند رسمی میکند و اگر بعد از قطعیت حکم، برای تنظیم سند مراجعه نکند نماینده دادگاه به جای فروشنده سند را به نام خریدار منتقل میکنه